۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه


يازده سال پيش در چنين روزي بود كه دوباره شور و نشاط و اميد به قلب افغانها بازگشت و اميد به زندگي بهتر در وجود آنها پديدار گشت. آري حكومت جور و ظلم و زور طالبان به پايان رسيد. طالبان از كابل بيرون رانده شدند و بدين ترتيب حكومت ملايان در افغانستان به پايان رسيد. حكومتي كه هميشه مترادف با وحشت و ظلم بود و كسي خاطره خوشي از آن دوران با خود ندارد درست مانند حكومت به اصطلاح مجاهدين. آري مردوم با شور وشوق نظاره گر فرار طالبان بودند تا زندگي نويي را از سر گيرند. پس از ملاها كسب و كار رونهق گرفت مكاتب پسرانه و دخترانه باز شدند و هنرمندان و فرهنگيان توانستند به صحنه بازگردند و افكار خود را نشر كنند. در آن زمان همه كار طالبان را پايان يافته تلقي مي كردند و حتي خوش بين ترين آنها هم نمي توانست فكر كند كه پس از يازده سال راكتهاي طالبان دوباره پايتخت را به لرزه در آورد و يا فرستادگان دولت براي كسب حمايت طالبان به اين سو و آن سو بروند تا زندانيان آنها را از زندان رها كنند. در اثر بي لياقتي و بي تدبيري حكومت افغانستان كار به جايي رسيده است كه حتي رئيس جمهور هم تقريبا در همه صحبتهايش طالبان را برادر مي خواند و از آنها در خواست مي كنند كه با او آشتي كنند و بيايند و در حكومت سهم بگيرند و جالب اين جاست كه اين طالبان هستند كه براي دولت شرط تعيين مي كنند. كسي شك ندارد كه طالبان دشمنان مردم و اين سرزمين هستن و صلح و راه دادن آنها به حكومت به هيچ عنوان براي يك شهروند افغان درد كشيده مورد قبول نيست. اگر كسي چند روز را در اسارت آنها به سر برده باشد يا كسي از بستگانش توسط آنها لادرك شده باشد و يا كشته شده باشد چگونه مي تواند به صلح با آنها تن در دهد. مگر اين سفاكان چهره واقعي خود را در زمان حكومتشان برني جهانيان عرضه نكردند. مگر همين ها نبودند كه كمر به تخريب تمام داشته هاي اين كشور بسته بودند. آيا كسي هست كه انفجار مجسمه هاي بودا را فراموش كند؟ آيا كسي هست كه كشته شدن هزاران انسان بي گناه را به دست اين جلادان به نام دين را  فراموش كند؟ نمي دانم حك.مت فعلي افغانستان با چه رويي از آنها مي خواهد كه دوباره به كشور بيايند و در حكومت سهم بگيرد. كسي نيست از اين آقايان بپرسد مگر شما جهانيان را به اين كشور نياورديد كه با حكومت تروريست و جاهل طالبان مبارزه كند و آنها را از بين ببرد. حال چه شده است كه همان تروريستان شده اند برادرانتان و ارتباط با آنها را عين ثواب مي دانيد؟ مگر طالبان همان كساني كه نبودند كه در زمان به اصطلاج جهادتان سالها عليه آنها مبارزه كرديد و خونهاي بسياري در اين كشور ريخته شد؟ حال چه شده است كه مي خواهيد با آنها ارتباط برقرار كنيد؟ در آنزمان حكم اسلام اين بود كه با آنها مبارزه كنيد و حال حكم اسلام اين است كه با آنها صلح كنيد؟ اين اعمال نشان دهنده اين است كه تمام آن شعارهايتان فقط براي فريب مردم بوده است تا به اين وسيله خود ار به جايگاهي برسانيد.  حكومت افغانستان كه بيشتر آن از همان به اصطلاح كجاهدين تشكيل شده است با فراخواندن طالبان به صلح و دريوزگي در برابر اين فاسدان فقط اين را به اثبات مي رساند كه به هيچ عنوان صلاحيت حاكميت بر اين كشور را ندارد و ضعف آن تا جايي است كه با پشتيباني جامعه جهاني هم نمي تواند مشكلات جامعه را حل كند. حال كه جامعه جهاني در كشور حضور دارد اينان به اين گونه به دريوزگي افتاده اند معلوم نيست كه بعد از رفتن آنها چه بر سر اين ملت خواهد آمدو خدا فقط به حال اين مردم رحم كند. با چنين حكومتي كه دست نياز خود را به سوي انسانهاي وجشي به نام طالبان دراز مي كند به هيچ عنوان نمي توان كنار آمد و در آرامش زيست. باييد چاره اي انديشيد و فكري كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر