۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

اين روزها اخبار بسيار زيادي از تجاوزهاي جنسي در افغانستان منتشر مي شود آن هم بر دخترهاي بسيار كوچك از زير ده سال گرفته تا دخترهاي معصوم چهارده پانزده ساله. جالب اينجاست كه نه صداي مسئولين بلند مي شود و نه صداي مردمي كه خود را با غيرت مي نامند و هميشه خود را مبارز راه اسلام مي دانند. مردمي كه اگر در يك ناكجا آباد كوچكترين توهيني به مقدسات آنها شوند به سركها ريخته و تظاهرات مي كنند و معمولا در اين بين چندين نفر هم جان خود را از دست مي دهند. نمي دانم چرا در اين حالت همه كر و لال شده اند و در كنج جايدادهاي خود خزيده اند و هيچكدام حتي در اين مورد گپ هم نمي زنند. آخر چطور است كه به خاطر يك حركت در ناكجا آباد مظاهره مي كنيد آن وقت در قبال تجاوز به ناموستان ساكت مي نشينيد؟ اين چه حالي است كه بر سر ما مردم آمده است؟ جالب اينجاست كه ما مردم خود را با غيرت هم مي ناميم. همين چند هفته پيش بود كه در هندوستان يك دختر مورد تجاوز قرار گرفت و ديديم كه هندوها چقدر غيرت و مردانگي داشتند و چندين روز مظاهره كردند تا دادگاه عاملان آن به صورت فوري برگزار شد. از اين حركات مي توان نتيجه گرفت كه غيرت هندوهاي به زعم ما كافر بسيار بيشتر از ما به ظاهر مسلمانان است و آن كافران تجاوز به يك دختر را گناهي نابخشودني مي دانند در حاليكه براي ما مسلمانان به امري عادي بدل شده است آنقدر عادي كه حتي زحمت محكوم كردن آن را هم به خود نمي دهيم چه رسد به دادخواهي كردن. در اين ميان حتي علماي كرام و سياسيون ما هم سكوت اختيار كرده و فقط نظاره گر ماجرا هستند. اين است غيرت افغاني كه ما از آن دم مي زنيم. كجايند آن مدعيان دفاع از اسلام؟ كجايند آنهايي كه خود را عالم به دين مي نامند؟ كجايند آن مردمي كه خود را با غيرت مي دانند؟ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر